آشنایی با مفاهیم تیم-حفظ و توسعه تیم
يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۰۶ ب.ظ
سوال:
هر گروه پس از شکلگیری چه مراحلی را پشت سر میگذارد؟؟
پاسخ:
هر گروه ممکن است به واسطهی تطابق اهداف افراد، پذیرش افراد، اعتبار اجتماعی و عوامل روانی شکل یابد.
اغلب این گروهها،علی رغم تفاوت نوع کار آنها که ممکن است یک تیم جراحی و یا کنترل کیفیت و یا مشاور اجتماعی وخدمات رسانی باشند، به منظور گسترش نوع کار خود به چهار مرحله توسعه نیاز دارند. لازم به تذکر است که این گونه نیست که گروهها همیشه از هریک از این چهار مرحله عبور کنند؛چون ممکن است بعضی گروهها بدون طی کردن یک مرحله به مرحله بعد راه یابند.
اولین مرحله توسعه هر گروهی جهت یابی است.
وقتی اعضای گروه درباره منظور گروه ونقش هر یک از افراد مقاصد را میفهمند، باید به چگونگی شکل گیری ساختار گروه ی توجه کنند وتلاش کنند که خود را با گروه همگام سازند.در این مقطع رهبر رسمی گروه یا کسی که فرض میشود نقش رهبری را برعهده دارد، از نفوذ خود برای ساختار دهی به گروه وترغیب افراد به مشارکت بهره میجوید.هر عضو گروه به منظور تنظیم و کشف قوانین مربوط به گروه از نظرات وانگیزههای دیگر اعضای گروه استفاده میکند.در طول این مرحله اعضا نیازمند آشنایی با تلاش دیگر اعضای گروه هستند.گرچه در مواردی آگاهی از نوع عمل واحساس افراد در کشف روابط با هم برای گروه ممکن است مخرب باشد، فقط اعتماد نسبت به هم است که در این مرحله توسعه گروه را حفظ میکند.
در مرحله دوم گرچه تضاد یک مقوله ضروری در توسعه گروه محسوب نمیشود،
اما تلاش برای قدرت فردی ونفوذ بر دیگران امری مشترک در همه اعضای گروه است.از این نظر هر یک از اعضای گروه به آزمودن وضع فردی خود با دیگر اعضای گروه میپردازد.آزمون اهداف ومقاصد چه به صورت فردی در رابطه با خود وچه به صورت فردی در رباطه با گروه اگر فرایند سالمی را طی نکند، مانع از پذیرش خود توسط دیگر اعضا میشود وگسترش تعارض بین افراد را سبب شده و سوء عملکرد را موجب گشته وگروه در همین مرحله ممکن است منحل شود یا به صورت غیر موثر باقی بماند وبه مرحله بعدی نرسد.
درمرحله سوم چگونگی تقسیم کارها بین اعضای گروه مشخص شده و
این که کدام عضو عملکرد دیگر اعضا را ارزیابی مینماید. دراین مرحله تفاوت افراد باید شناسایی گردد وتکالیف کاری افراد باید براساس مهارتها وتواناییهای آنها مشخص گردد.پس اگر اکثریت یک گروه بتواند قدرت ناشی از تضاد وتوقع مشترک ایجاد شده را با توجه به اهدافش وتکالیف کار حل کند، آن گروه دارای همبستگی جهت نیل به اهداف میباشد. دراین مرحله اعضای گروه اغلب احساس موفقیت میکنند؛ زیرا اثر بخشی اهداف خود را در رابطه با اهداف گروه تعقیب میکنند وممکن است انگیزه بیشتری برای آنها وجود آید وبا شکل دادن به نوع روابط رو در روی خود زمینه همبستگی جهت انجام کار را فراهم سازد.
در مرحله چهارم احساس خوبی از همبستگی و
تعهد افراد در رابطه با تفاوتهای پذیرفته شده به وجود میآید. افراد با تصمیم گیری منطقی در جهت حفظ همکاری تلاش نموده وتعارض بین خود را با روابط مناسب حل مینمایند.
هر گروه پس از شکلگیری چه مراحلی را پشت سر میگذارد؟؟
پاسخ:
هر گروه ممکن است به واسطهی تطابق اهداف افراد، پذیرش افراد، اعتبار اجتماعی و عوامل روانی شکل یابد.
اغلب این گروهها،علی رغم تفاوت نوع کار آنها که ممکن است یک تیم جراحی و یا کنترل کیفیت و یا مشاور اجتماعی وخدمات رسانی باشند، به منظور گسترش نوع کار خود به چهار مرحله توسعه نیاز دارند. لازم به تذکر است که این گونه نیست که گروهها همیشه از هریک از این چهار مرحله عبور کنند؛چون ممکن است بعضی گروهها بدون طی کردن یک مرحله به مرحله بعد راه یابند.
اولین مرحله توسعه هر گروهی جهت یابی است.
وقتی اعضای گروه درباره منظور گروه ونقش هر یک از افراد مقاصد را میفهمند، باید به چگونگی شکل گیری ساختار گروه ی توجه کنند وتلاش کنند که خود را با گروه همگام سازند.در این مقطع رهبر رسمی گروه یا کسی که فرض میشود نقش رهبری را برعهده دارد، از نفوذ خود برای ساختار دهی به گروه وترغیب افراد به مشارکت بهره میجوید.هر عضو گروه به منظور تنظیم و کشف قوانین مربوط به گروه از نظرات وانگیزههای دیگر اعضای گروه استفاده میکند.در طول این مرحله اعضا نیازمند آشنایی با تلاش دیگر اعضای گروه هستند.گرچه در مواردی آگاهی از نوع عمل واحساس افراد در کشف روابط با هم برای گروه ممکن است مخرب باشد، فقط اعتماد نسبت به هم است که در این مرحله توسعه گروه را حفظ میکند.
در مرحله دوم گرچه تضاد یک مقوله ضروری در توسعه گروه محسوب نمیشود،
اما تلاش برای قدرت فردی ونفوذ بر دیگران امری مشترک در همه اعضای گروه است.از این نظر هر یک از اعضای گروه به آزمودن وضع فردی خود با دیگر اعضای گروه میپردازد.آزمون اهداف ومقاصد چه به صورت فردی در رابطه با خود وچه به صورت فردی در رباطه با گروه اگر فرایند سالمی را طی نکند، مانع از پذیرش خود توسط دیگر اعضا میشود وگسترش تعارض بین افراد را سبب شده و سوء عملکرد را موجب گشته وگروه در همین مرحله ممکن است منحل شود یا به صورت غیر موثر باقی بماند وبه مرحله بعدی نرسد.
درمرحله سوم چگونگی تقسیم کارها بین اعضای گروه مشخص شده و
این که کدام عضو عملکرد دیگر اعضا را ارزیابی مینماید. دراین مرحله تفاوت افراد باید شناسایی گردد وتکالیف کاری افراد باید براساس مهارتها وتواناییهای آنها مشخص گردد.پس اگر اکثریت یک گروه بتواند قدرت ناشی از تضاد وتوقع مشترک ایجاد شده را با توجه به اهدافش وتکالیف کار حل کند، آن گروه دارای همبستگی جهت نیل به اهداف میباشد. دراین مرحله اعضای گروه اغلب احساس موفقیت میکنند؛ زیرا اثر بخشی اهداف خود را در رابطه با اهداف گروه تعقیب میکنند وممکن است انگیزه بیشتری برای آنها وجود آید وبا شکل دادن به نوع روابط رو در روی خود زمینه همبستگی جهت انجام کار را فراهم سازد.
در مرحله چهارم احساس خوبی از همبستگی و
تعهد افراد در رابطه با تفاوتهای پذیرفته شده به وجود میآید. افراد با تصمیم گیری منطقی در جهت حفظ همکاری تلاش نموده وتعارض بین خود را با روابط مناسب حل مینمایند.
۹۷/۰۱/۱۹