آشنایی با مفاهیم گروه-نقشهای افراد گروه و نحوه برخود با این افراد
الف- نقشهای مثبت در گروه:
درمقام عضو یک گروه، شما یا دیگران ممکن است نقشهایی را بپذیرید گه برای کارگروهی مثبت محسوب میشوند. این نقشها به قرار زیر هستند:
1)نقش مبتکر: عقاید جدید را مطرح ومسائل و مشکلات گروه را تعریف میکند و برای حل مشکلات راه حل تازه ارئه میدهد.
2)نقش جستجو کننده اطلاعات: درصدد به دست آوردن اطلاعات است؛ برای به دست آوردن پیشنهادها و اطلاعات معتبر تلاش مینماید.
3)نقش ارائه دهنده اطلاعات: واقعیتهایی را مطرح میسازد وتجارب مربوط ومعتبر را که به مشکل گروه مربوط میشوند،بیان میکند.
4)نقش روشنگر: روابط بین ایدهها و پیشنهادهای مختلف را روشن میکند و ایدهها و پیشنهادها را توضیح میدهد؛ واژهها را تعریف میکند.
5)نقش جمعبندی کننده: عملی و منطقی بودن پیشنهادهای دیگران را ارزیابی میکند؛ پیشنهادهای مختلف را با بیان خود دوباره مطرح میسازد و پیشنهاد رأیگیری میدهد.
6)نقش تشویق کننده: عقاید دیگران را ستایش میکند و موافقت خود را با حالات چهره یا اظهار نظر اعلام میدارد؛ روابط گرم و دوستانهای را با دیگران دارد.
7)نقش حفظ کننده انسجام: در تضادهایی که بین اعضای گروه ایجاد میشود، نقش میانجی را بازی میکند و سعی مینماید تنشها و برخوردها را کاهش دهد و به آنان تفهیم کند که انسانها دارای تفاوتهای فردی هستند.
8)نقش نگهبان: سعی میکند مانع آنگردد که فردی بر دیگران تسلط پیدا کند؛ با باز نگهداشتن مسیرهای ارتباطی به دنبال آن است که مشارکت دیگران را درفعالیت گروه تسهیل کند.
9)نقش وضع کننده استانداردها: استانداردهایی را برای گروه مشخص وهنجارها و الگوهای رفتاری آن را تعیین میکند.
نحوه برخورد با افراد مثبت:
این افراد قابل اعتمادند؛ کار خود را خوب میشناسند و بدون این که بخواهند کسی به آنان توجه کند، کارشان را انجام میدهند. اغلب افراد تمایل دارند که سختتر کار کنند، اما نمیخواهند کوششهایشان نادیده گرفته شود. در غیر این صورت دلسرد میشوند و احساس میکنند استثمار شدهاند و دیگران قدر زحماتشان را نمیدانند. لذا از تلاش کردن سرباز میزنند و در فعالیتهای ضد تولیدی شرکت میکنند. مدیران باید رفتار افراد مثبت را تشویق کنند.
ب- نقشهای مشکل آفرین در گروه:
این افراد کسانی هستند که مخالفت میکنند، خود محورند، به جای پرداختن به موضوع ، دیگران را مورد هجوم قرار میدهند واز هدف اصلی خود دور میشوند. افراد مشکل آفرین براساس کارهای غیر سازندهای که انجام میدهند، به گروههای مختلفی تقسیم میشوند که عبارتانداز:
1)نقش مهاجم: نظرات خود را به زور پیش میبرد و از دیگران میخواهد که به حرفش گوش دهند.
2)نقش مانع: در این نقش، فرد منفی نگر است. گاهی بدون دلیل با خواست گروه به مخالفت میپردازد وهمیشه در این فکر است که تلاشهای گروه را هدر دهد.
3)نقش جستجو کننده تحسین:همواره به دنبال آن است که توجهات را به سوی خود جلب کند. ممکن است گاهی خودستایی کند وهمه چیز را به مسخره بگیرد.
4)نقش دوری کننده: فاصله خودش را از دیگران حفظ میکند؛ از پذیرش هر مسئولیتی سرباز میزند، ظاهراً دنبال منفعت خاصی است وسعی میکند که وارد موضوعات بحث برانگیز نشود.
5)نقش خوشگذران: هدفش از شرکت در گروه، پیدا کردن جایی برای تفریح وگذران وقت است و توجه کمی به گروه و وظایف ان دارد.
6)نقش مددجو: جلسات گروهی را به جلسات طرح مشکل خود و استمداد از دیگران تبدیل میکند.
نحوه برخورد با افراد مشکل آفرین:
پیش از هرگونه اقدامی باید مطمئن شد که اعمال منفی، واقعاً در حال انجام شدن هستند و شخص نیز واقعاً فردی مشکل آفرین است. گاهی ما به غلط شخصی را که نظرات متفاوتی نسبت به افکار ما دارد، شخص مشکل آفرین تلقی میکنیم. به طور کلی، برای تعامل با افراد مشکل ساز ، باید به این نکات توجه داشت:
-به دنبال راضی کردن فرد مشکل آفرین نباشید.
-خود را کنترل کنید تا برای انجام عملی متقابل واکنش نشان ندهید.
-زمینه را برای اقدامات شخص مشکل آفرین فراهم نکنید.
-تلاش کنید تا عمل اختلال آمیز و مزاحمت او را به مشارکتی سازنده تبدیل کنید.
-با شخص مشکل آفرین مستقیماً برخورد کنید.
-شخص مشکل آفرین را از خود دور کنید.
ج)نقشهای بله قربانگو:
ابراز آزادانه عقاید واحساسات متضاد، لازمه تفکر خلاق است. همه ما افراد یا مدیرانی را میشناسیم که خود را مسئول برطرف کردن مشکلات و برقراری سازگاری میدانند و میخواهند که همه چیز مطلوب و مطابق میل آنان باشد. گاه خود نیز در زمره این افراد قرار میگیریم و به هر قیمتی که شده مخالفت خود را پنهان میکنیم وتصویری از سازگاری به نمایش میگذاریم. برای از بین بردن نقش بله قربانگویی برخی افراد در گروه، میتوان نکات زیر را مورد توجه قرار داد:
-هر کس حقوق معینی دارد ، از آن جمله میل دارد که متحرمانه با وی رفتار شود.
-هر فردی حق دارد ، با صراحت ادعای خود را بیان کند.
-هر فردی حق دارد که به سخنان او به دقت گوش فرا داده شود(نصر اصفهانی و کاظمی، 1380)
منبع مطالب رو از کجا پیدا کنم؟